جدول جو
جدول جو

معنی حاشیه زدن - جستجوی لغت در جدول جو

حاشیه زدن
تحشیه، حاشیه نوشتن، شرح نوشتن، حاشیه کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ دَ)
اندکی از ماست ترش شده را درداخل شیر جوشیده کردن تا به ماست تبدیل گردد و یا پنیر مایه را داخل شیر کردن تا به پنیر تبدیل گردد.
- امثال:
مگر ماست به دهانت مایه زده اند، یعنی چرا جواب نگویی. (امثال و حکم ج 4 ص 1728)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ دَ / دِ)
حقیرزاده. چاکرزاده. بی اصل و نسب: و منع کرد هیچ بی اصل یا بازاری یا حاشیه زاده دبیری آموزد. (فارسنامۀ ابن بلخی چ کمبریج ص 93)
لغت نامه دهخدا
(گَ تَ)
نواختن داریه. دائره زدن. دورویه زدن
لغت نامه دهخدا
(خوَدْ / خُدْ کَ دَ)
گرد آوردن و ذخیره نهادن سرگین ستور را بر بام حمام
لغت نامه دهخدا
(خَ خوا / خا تَ)
شاش زدن، ترشح و لعاب زدن. رجوع به شاشه و شاش زدن شود، سبز شدن نان و امثال آن در رطوبت. (یادداشت مؤلف). شپشه زدن، پدید آمدن سپیدی از قارچهای ذره بینی بر روی طعام یا میوه. (یادداشت مؤلف). اورزدن. کپک زدن. کپره زدن، پدید آمدن شاشه بر روی چرم و غیره. (یادداشت مؤلف). اشکو زدن.
- شاشه زدن جامه، خوردن و سوراخ کردن پت جامه را. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(طِ گُ تَ)
حشیش کشیدن. استعمال حشیش و چرس
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، فراهم آوردن و ذخیره نهادن سرگین چارپایان سوخت حمام را. تلی از پهن خشک برای سوخت حمام کردن. رجوع به تایه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاشنه زدن
تصویر پاشنه زدن
پاشنه بر نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
مؤسّسةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
Truss
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
tracer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
支撑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
direk desteklemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
verstricken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
споруджувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
ستون بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
ত্রাস তৈরি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
kujenga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
지지대 만들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
tracionar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
トラスを作る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
ליצור קשת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
जोड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
membuat penopang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
wzmacniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
versterken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
trazar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
irrigidire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پایه زدن
تصویر پایه زدن
สร้างเสา
دیکشنری فارسی به تایلندی